پروژه گنو - قسمت چهارم(1846 مجموع کلمات موجود در متن) (7353 بار مطالعه شده است)
پروژه گنو - قسمت چهارم
چالشهای
آینده
ما
توانایی خود را در توسعه طیف وسیعی از
نرمافزارهای آزاد ثابت کردهایم.
این
به آن معنا نیست که ما شکستناپذیر و
سکونناپذیریم.
چالشهای
چندی آینده نرمافزار آزاد را نامعلوم
کرده است؛ بر آمدن از پس آنها تلاشی استوار
و پایدار میخواهد که گاهی چندین سال به
طول میانجامد.
این
موضوع همان عزمی را میطلبد که مردم،
زمان ارزش نهادن به آزادیهایشان از خود
نشان میدهند و نمیگذارند کسی آنها را
از ایشان بگیرد.
چهار
بخش زیر این چالشها را توضیح میهند.
سختافزار
محرمانه [۴۷]
تولیدکنندگان
سختافزار بگونهای فزاینده مراقبند
که مشخصات سختافزارها را مخفی نگه دارند.
این
کار نوشتن راهاندازهای [۴۸]
آزادی
را که به لینوکس و Xfree86
امکان
پشتیبانی از سختافزارهای جدید را میدهد
دشوار میسازد.
امروز
ما سیستمهای آزاد کاملی داریم اما اگر
نتوانیم از رایانههای آینده پشتیبانی
کنیم فردا چنین نخواهد بود.
دو
راه برای برخورد با این مشکل وجود دارد.
برنامهنویسان
میتوانند با انجام مهندسی معکوس [۴۹]
دریابند
که چطور میشود از سختافزارها پشتیبانی
کرد.
بقیه
ما میتوانیم سختافزاری را برگزینیم
که نرمافزار آزاد از آن پشتیبانی میکند؛
همچنان که تعداد ما زیاد میشود مخفی نگه
داشتن مشخصات به سیاستی خود ویرانگر بدل
خواهد گشت.
مهندسی
معکوس کار سختی است؛ آیا ما برنامهنویسانی
با عزمی کافی برای بر عهده گرفتن این کار
داریم؟ بله.
اگر
این حس قوی را ایجاد کنیم که نرمافزار
آزاد موضوعی اساسی است و راهاندازهای
غیرآزاد غیرقابل تحملاند.
و
آیا بسیاری از ما پول بیشتری خواهیم پرداخت
یا حتی اندک زمانی بیشتر اختصاص خواهیم
داد تا بتوانیم از راهاندازهای آزاد
استفاده کنیم؟ بله، اگر که تصمیم بر آزاد
بودن همهگیر باشد.
کتابخانههای
غیرآزاد
اکتابخانه
غیرآزادی که بر روی سیستمهای عامل آزاد
اجرا میشود مانند یک تله برای توسعهدهندگان
نرمافزار آزاد عمل میکند.
امکانات
جذاب کتابخانه طعمه آن است؛ اگر از کتابخانه
استفاده کنید در تله افتادهاید چون
برنامه شما نمیتواند بگونهای مفید
جزئی از سیستمعامل آزاد باشد.
(به
زبان ساده ما میتوانیم برنامه شما را
اضافه کنیم اما این برنامه بدون کتابخانه
مفقوده کار نخواهد کرد.)
حتی
بدتر از این اگر برنامهای که از کتابخانه
اختصاصی استفاده میکند متداول گردد
میتواند سایر برنامهنویسان ناآگاه
از موضوع را نیز به تله بکشاند.
اولیه
نمونه از چنین مشکل در دهه ۸۰، مجوعه ابزار
موتیف [۵۰]
بود.
هر
چند تا آن موقع سیستمعامل آزادی وجود
نداشت اما واضح بود که مشکل موتیف بعدها
برای آن سیستمهای عامل مساله ساز خواهد
شد.
پروژه
گنو به دو روش واکنش نشان داد:
با
درخواست پشتیبانی از مجموعه ابزار آزاد
X
به
همراه موتیف از تک تک پروژههای نرمافزار
آزاد و با دعوت از شخصی برای نوشتن جایگزینی
آزاد برای موتیف.
این
کار سالها طول کشید.
لستیف
[۵۱]
که
برنامهنویسان مشتاق آن را توسعه دادند
تنها در ۱۹۹۷ آنقدر قدرتمند شد که اغلب
برنامههایی را که از موتیف استفاده
میکردند پشتیبانی کند.
بین
۱۹۹۶ و ۱۹۹۸ مجموعه ابزار کتابخانه رابط
گرافیکی کاربر [۵۲]
دیگری
به نام Qt
در
مجموعه مهمی از نرمافزارهای آزاد یعنی
میزکار KDE
بکار
میرفت.
سیستمهای
آزاد گنو/لینوکس
نمیتوانستند از KDE
استفاده
کنند چون ما نمیتوانستیم از کتابخانه
استفاده کنیم.
گر
چه بعضی از توزیعهای تجاری گنو/لینوکس
که در همراهی نرمافزار آزاد صریح نبودند
KDE
را
به سیستمهای خود افرودند تا سیستمی با
قابلیتهای بیشتر اما آزادی کمتر ایجاد
کنند.
گروه
KDE
فعالانه
برنامهنویسان بیشتری را تشویق به استفاده
از Qt
میکرد
و میلیونها نفر از «کاربران
لینوکس»
هرگز
از این ایده مطلع نمیشدند که مشکلی وجود
دارد.
اوضاع
به وخامت میگرایید.
جامعه
نرمافزار آزاد به دو روش با این مشکل
برخورد کرد:
گنوم
[۵۳]
و
هارمونی [۵۴].
گنوم،
محیط شبکهای شیءگرای گنو، [۵۵]
پروژه
رومیزی گنو است.
گنوم
که در سال ۱۹۹۷ توسط میگوئل دیایکازا
[۵۶]
شروع
شد و با پشتیبانی شرکت نرمافزاری ردهت
[۵۷]
توسعه
یافت به منظور فراهم آوردن امکانات رومیزی
مشابه اما تنها با استفاده از نرمافزار
آزاد آغاز گشت.
این
پروژه برتریهای فنی همچون پشتیبانی از
زبانهای متنوع برنامهنویسی علاوه بر
++C
نیز
داشت.
اما
هدف اصلی آن آزادی بود تا نیازی به استفاده
از نرمافزار غیرآزاد نباشد.
هارمونی
کتابخانه جایگزین همساز است که طراحی شده
تا امکان اجرای نرمافزارهای KDE
بدون
Qt
را
فراهم آورد.
در
نوامبر ۱۹۹۸ توسعهدهندگان Qt
تغییراتی
در پروانه آن را اعلام نمودند که نتیجه
آن میبایست Qt
را
نرمافزار آزاد میساخت.
راهی
برای اطمینان یافتن نیست اما من گمان
میکنم این کار تا حدی به خاطر واکنش محکم
جامعه به مشکلی بود که Qt
وقتی
که غیر آزاد بود ایجاد کرده بود.
(پروانه
جدید ناجور و غیرمنصفانه است پس پرهیز از
استفاده از Qt
همچنان
مطلوب است.)
[ملاحظات
بعدی:
در
سپتامبر ۲۰۰۰، Qt
با
پروانه GNU
GPL منتشر
شد که که این مشکل را از اساس حل کرد.]
ما
چطور به کتابخانه غیرآزاد وسوسهانگیز
بعدی واکنش نشان خواهیم داد؟ آیا تمام
جامعه لزوم دور ماندن از تله را درک خواهد
کرد؟ یا بسیاری از ما آزادی را تسلیم
آسودگی میکنیم و مشکلی بزرگ پدید
میآوریم؟ آینده ما به فلسفهمان بستگی
دارد.
حقامتیازهای
نرمافزاری
بدترین
تهدیدی که با آن روبروییم از جانب
حقامتیازهای نرمافزاری [۵۸]
است
که میتوانند الگوریتمها و امکانات را
تا بیست سال دور از دسترس نرمافزار آزاد
نگه دارند.
حقامتیازهای
الگوریتم فشردهسازی LZM
در
۱۹۸۳ اعمال شده و ما هنوز نمیتوانیم
نرمافزار آزاد برای تهیه GIFهای
فشرده مناسب منتشر کنیم.
در
۱۹۹۸ توزیع برنامه آزادی که صدای فشرده
شده MP3
ایجاد
میکرد بخاطر تهدید شکایت حقامتیاز
متوقف گشت.
راههایی
برای برخورد با حقامتیازها وجود دارد:
میتوانیم
در پی شواهدی برای بیمعنی بودن حقامتیازها
باشیم و میتوانیم به دنبال روشهای
جایگزین برای انجام کارها بگردیم.
اما
هر کدام از این روشها فقط بعضی اوقات
موثراند؛ وقتی همه این راهها بسته باشند
حقامتیاز ممکن است تمام نرمافزارهای
آزاد را مجبور به نداشتن خصیصهای کند
که کاربران خواهان آنند.
در
این شرایط چه کنیم؟
آنانی
که به نرمافزار آزاد بخاطر آزادی اهمیت
میدهند به هر حال از نرم افزار آزاد
استفاده خواهند کرد.
ما
راهی برای انجام کارها بدون خصوصیات
حقامتیازدار پیدا خواهیم کرد.
اما
کسانی که به نرمافزار آزاد بها میدهند
زیرا انتظار دارند از نظر فنی برتر باشد
ممکن است این را نقص بنامند در حالی که یک
حقامتیاز مانع پیشرفت است.
پس
مادامیکه صحبت درباره کارایی عملی توسعه
مدل «کلیسای
جامع [۵۹]»
(۱)
و
قابلیت اعتماد و قدرت بعضی از نرمافزارهای
آزاد مفید است، نباید آنجا توقف کنیم.
باید
درباره آزادی و اصول صحبت کنیم.
(۱)
واضحتر
از آن است که نوشته شود «از
مدل بازار [۶۰]»
که
جایگزینی جدید و از آغاز بحثبرانگیز
بود.
مستندات
آزاد
بزرگترین
نقصان سیستمعای عامل آزاد ما نرم افزار
نیست.
بلکه
نبود راهنماهای خوبی است که بشود با
سیستمها همراه کرد.
مستندسازی
بخش ضروری هر بسته نرمافزاری است؛ زمانی
که بسته نرمافزار آزاد مهمی با راهنمای
خوبی همراه نباشد ایراد بزرگی دارد.
در
حال حاضر ما ایراد اینچنینی زیاد داریم.
در
مستندات آزاد هم مانند نرمافزار آزاد،
أزادی مهم است نه قیمت.
معیار
مستندات آزاد همان معیار نرمافزار آزاد
است که همان موضوع اعطای آزادیهای بخصوصی
به تمام کاربران است.
بازپخش
(همراه
فروش تجاری)
باید
مجاز باشد، بصورت آنلاین یا روی کاغذ، تا
راهنما بتواند هر نسخه از برنامه را همراهی
کند.
اجازه
تغییر دادن هم مهم است.
به
عنوان یک قاعده عمومی باور ندارم که ضروری
باشد افراد اجازه تغییر دادن همه انواع
مقالات و کتابها را داشته باشند.
به
عنوان نمونه فکر نمیکنم من و شما مجبور
باشیم اجازه تغییر مقالاتی مانند همین
مقاله را که فعالیتها و دیدگاههایمان
را توضیح میدهد بدهیم.
اما
دلیل ویژهای برای اهمیت آزاد گذاشتن
تغییر مستندات نرمافزار آزاد وجود دارد.
وقتی
کسی دست به تغییر برنامه میزند و امکاناتی
را در آن عوض میکند یا میافزاید، اگر
وظیفهشناس باشد راهنما را هم تغییر
خواهد داد تا مستنداتی صحیح و قابل استفاده
همراه برنامه تغییر یافته باشد.
راهنمایی
که به برنامهنویسان اجازه وظیفهشناسی
و تکمیل کارشان را ندهد احتیاجات جامعه
ما را برآورده نمیکند.
بعضی
اشکال محدودیت بر چگونگی اعمال تغییرات
مشکلی ایجاد نمیکند.
به
عنوان مثال درخواست حفظ اعلان حق تالیف
نویسنده اصلی، شرایط توزیع، یا لیست
نویسندگان مشکلی ندارد.
همچنین
درخواست افزودن اعلانی در نسخههای تغییر
یافته مبنی بر تغییر کردن مستندات، حتی
اگر کل بخش حذف نشده یا تغییر نکرده باشد
تا زمانی که این بخشها مربوط به موضوعات
غیرفنی باشد اشکالی ندارد.
این
نوع از محدودیتها مشکلزا نیستند چون
برنامهنویسان وظیفهشناس را از اقتباس
راهنمای مناسب برای برنامه تغییر یافته
باز نمیدارد.
به
عبارت دیگر این محدودیتها مانع استفاده
کامل جامعه نرم افزار آزاد از راهنما
نمیشود.
هر
چند تغییر تمام محتوای *فنی*
راهنما
و سپس توزیع نتیجه در تمام رسانههای
معمول از طریق تمام مجراهای متداول باید
امکانپذیر باشد؛ در غیر این صورت محدویتها
مانع جامعه میشوند، راهنما آزاد نیست
و ما به راهنمای دیگری نیاز داریم.
آیا
توسعهدهندگان نرمافزار آزاد آگاهی و
تعهد تولید طیف کاملی از راهنماهای آزاد
را دارند؟ دوباره میگویم که آینده ما
وابسته به جهانبینیمان است.
باید
درباره آزادی صحبت کنیم
تخمین
زده میشود که امروزه ده میلیون کاربر
سیستمهای گنو/لینوکس
مانند دبیان گنو/لینوکس
یا ردهت لینوکس وجود دارد.
نرمافزار
آزاد چنان مزایایی را بصورت کاربردی توسعه
داده که کاربران، تنها به دلایل عملی به
آن هجوم میآورند.
نتایج
خوب این اتفاق آشکار است:
علاقه
بیشتر به توسعه نرمافزار آزاد، مشتریهای
بیشتر برای کسب و کار نرمافزار آزاد، و
توانایی بیشتر برای تشویق شرکتها به توسعه
نرمافزار آزاد تجاری بجای محصولات
نرمافزاری اختصاصی.
اما
علاقه به نرمافزار سریعتر از آگاهی نسبت
به فلسفهای که نرمافزار بر پایه آن
بنا شده رشد میکند و این مشکلساز است.
صلاحیت
ما برای روبرو شدن با چالشها و تهدیداتی
که در بالا آمد بستگی به عزم ما برای پایبند
ماندن به آزادی دارد.
ولی
ما در این راه موفق نمیشویم:
تلاشهایی
که برای جذب کاربران تازه به جامعه ما
میشود از کوششهایی که صرف آموختن مدنیت
جامعهمان به آنان میشود بسیار پیش
افتاده است.
ما
به هر دو این کارها نیاز داریم و لازم است
که این تلاشها را متعادل نگه داریم.
متنباز
آموزش
درباره آزادی به کاربران تازه در ۱۹۹۸
وقتی که بخشی از جامعه تصمیم گرفت استفاده
از عبارت «نرمافزار
آزاد»
را
متوقف کرده و بجای آن بگوید «نرمافزار
متنباز»
[۶۱]
دشوارتر
شد.
کسانی
که طرفدار این عبارت هستند قصد دارند از
اشتباهی که بین «آزاد»
و
«رایگان»
ایجاد
میشود پرهیز کنند که هدفی معنیدار
است.
هر
چند دیگران قصد دارند روح اصولی را که
جنبش نرمافزار آزاد و پروژه گنو را
برانگیخته کنار بگذارند و بجای آن مدیران
و کاربران تجاری را که بسیاری از آنها از
طرز فکری پیروی میکنند که سود را برتر
از آزادی و بالاتر از جامعه و مهمتر از
اصول قرار میدهد جذب کنند.
پس
توجه «متنباز»
بر
پتانسیل ایجاد نرم افزار باکیفیت بالا و
قدرتمند متمرکز است اما از انگارههای
آزادی، جامعه و اصول دوری میجوید.
مجلههای
«لینوکس»
نمونهای
آشکار از این مورداند.
آنها
با تبلیغات نرمافزارهای اختصاصی که با
گنو/لینوکس
کار میکنند انباشته شدهاند.
وقتی
موتیف یا Qt
بعدی
ظاهر شود آیا این مجلات به برنامهنویسان
درباره دوری از آن هشدار خواهند داد یا
برایش تبلیغ خواهند کرد؟
پشتیبانی
از کسب و کار به طرق مختلف میتواند به
جامعه کمک کند؛ اگر سایر شرایط ثابت باشد
این مفید است.
اما
کسب پشتیبانی آنان حتی با کمتر صحبت کردن
از آزادی و اصول میتواند فاجعهبار
باشد؛ چنین کاری عدم توازن پیشین بین
فراگیری و آموزش مدنی را بدتر میکند.
«نرمافزار
آزاد»
و
«متنباز»
کم
و بیش دسته یکسانی از نرمافزارها را
توضیح میدهند اما چیزهای گوناگونی
درباره نرمافزار و درباره ارزشها
میگویند.
پروژه
گنو به استفاده از عبارت «نرمافزار
آزاد»
ادامه
خواهد داد تا اندیشه اهمیت آزادی و نه فقط
فناوری را ابراز دارد.
تلاش!
«فلسفه
یودا [۶۲]
(«تلاشی
در کار نیست»)
جالب
است اما برای من کارگر نیست.
بیشتر
کارهایم را در حالی انجام میدهم که نگران
اینم که آیا میتوانم آن کار را به سرانجام
برسانم و مطمئن نیستم آیا اگر آن کار را
بکنم برای رسیدن به هدف کافی هست یا خیر.
اما
به هر حال تلاشم را کردهام چون کسی غیر
از من، بین شهرم و دشمن نبود.
خودم
هم متعجبم که گاهی پیروز شدهام.
گاهی
شکست خودهام:
بعضی
از شهرهایم سقوط کردهاند.
پس
از آن، شهرهای در معرض تهدید دیگری یافتهام
و آماده نبردی دیگر شدهام.
در
طول زمان آموختهام که در پی تهدیدات
باشم و خودم را بین آنها و شهرم قرار دهم
و دیگر هکرها را بخوانم که به من بپیوندند.
امروزه
اغلب تنها نیستم.
آسودگی
بخش و لذت آور است وقتی که میبینم گروه
بزرگی از هکرهادر تلاشند تا خط حفظ شود و
میفهمم که ممکن است شهر نجات یابد –
فعلاً.
اما
خطرها هر سال بزرگتر میشوند و حالا
مایکروسافت به وضوح جامعه ما را هدف گرفته
است.
آینده
آزادی را مجانی نمیتوان بدست آورد.
اینطور
فرض نکنید!
اگر
میخواهید آزادی خود را حفظ کنید باید
آماده باشید که از آن دفاع کنید.
نوشته ریچارد استالمن
اصل
مقاله از کتاب «Open
Sources»
ترجمه
از بهنام بهجت مرندی blixbox@gmail.com
منبع:
http://www.gnu.org/gnu/thegnuproject.html
پانویسها:
[۴۷]
Secret hardware [۴۸]
Drivers [۴۹]
Reverse engineering [۵۰]
Motif toolkit [۵۱]
LessTif [۵۲]
GUI toolkit library [۵۳]
GNOME [۵۴]
Harmony [۵۵]
The GNU Network Object Model Environment [۵۶]
Miguel de Icaza [۵۷]
Red Hat Software [۵۸]
Software patents [۵۹]
Cathedral [۶۰]
Bazaar [۶۱]
Open Source Software
[۶۲] Yoda (یک شخصیت داستانی در مجموعه جنگ ستارگان)
PDF Version
|