ورود/ایجاد حساب کاربری
   منوی اصلی
· خانه
· لیست کاربران
· جستجو
· آمار مشاهدات
· آرشیو مقالات


- شرح
· راهنمای نویسندگان
· درباره ما

   همکاری با نشریه
در صورتی که مایل به همکاری با نشریه هستید، می‌توانید در لیست پستی نشریه عضو شده و در جریان امور قرار گیرید. برای اطلاعات بیشتر، اینجا کلیک کنید.

   کاربران
سردبیر
هیچ مدیر کمکی حاضر
همکاران
هیچ مدیر کمکی حاضر
اعضا:
جدیدترین:جدید امروز:0
جدیدترین:جدید دیروز:0
جدیدترین:مجموع:2471
جدیدترین:جدیدترین:
ufumenarayu
اعضا:حاضر
اعضا:اعضا:0
مهمان‌ها:مهمان‌ها:3
مجموع:مجموع:3
کاربران حاضر
هیچ کاربر حاضری وجود ندارد

   ورود کاربران




 


 برای ورود مشکل دارید؟
 ثبت نام کاربران جدید

نرم‌افزار آزاد و مساله آموزش عمومی کار با رایانه

(1567 مجموع کلمات موجود در متن)
(5487 بار مطالعه شده است)  نسخه چاپی
«در قرن بیست و یک هر کس توانایی کار با رایانه را نداشته باشد، بی‌سواد محسوب می‌شود.»

اگر درست بخاطر داشته باشم این جمله‌ای بود مربوط به اسناد UNDP درباره لزوم توجه بیشتر به آموزش کار با رایانه در سطح آموزش عمومی کشورها بویژه کشورهای در حال توسعه. بدون در نظر گرفتن گوینده این جمله‌ی پیش‌گویانه هم می‌توان نتیجه گرفت که آن پیش‌گویی اگر نه تا امروز، اما در آینده‌ای بسیار نزدیک رنگ واقعیت می‌گیرد. دنیای اطراف ما هر روز عناصر بیشتری با منطق دیجیتال و شباهت عینی و/یا عملی به رایانه‌ها به خود می‌پذیرد. خودپرداز/دریافت‌های بانک، دستگاه‌های اتوماتیک تحویل نوشابه یا روزنامه، انواع کارتهای اعتباری، سیستم بارکد روی اجناس گوناگون و خیلی چیزهای دیگر کم و بیش با رایانه مربوط‌اند و درک نحوه عملکرد آنها یا فهم دلایل از کار افتادن یا اشتباهشان برای کسانی که با رایانه آشنایی دارند ساده‌تر است. هر چه درک مکانیک و تئوریک از فرایند کار یک ماشین الکترونیک عمیق‌تر و دقیق‌تر باشد، کار با آن و مواجهه با مشکلات و ایرادات، ساده‌تر خواهد بود.

چنین شرایط ناگذیر و بی‌گریزی – البته اگر سر به بیابان گذاشتن را منها کنیم – واقع‌نمایی نقل قول اول این نوشته را پررنگتر می‌کند. بنابراین باید جایی برای آموزش کار با رایانه یا بطور کلی هر تکنولوژی یا ابزاری که مربوط به آن است، در آموزش عمومی باز کرد. بسیاری از کشورهای پیشرفته از سالها پیش دروس و واحدهای درسی مربوط به رایانه را همراه سخت‌افزار لازم در سیستم آموزشی خود وارد کرده‌اند و همواره با توجه به تغییراتی که در این زمینه شکل می‌گیرد مواد درسی و سخت‌افزاری را به همراه شیوه آموزش تعویض یا بهینه می‌کنند. همچنین در کشورهای در حال توسعه نیز این تغییرات آغاز شده و در برخی به نتایجی هم رسیده است. در کشور ما هم چند سالی است که آشنایی با رایانه یکی از مواد درسی مقطع دبیرستان است و در آن کلیاتی درباره سخت‌افزار و سیستم‌عامل آمده است. اطلاعات نویسنده مربوط به دوره‌ای است که خود محصل بوده – حدود ۱۰ سال پیش – و از محتوای کتابهای جدید اطلاعی ندارد.

اما چند نکته درباره آموزش عمومی آشنایی با مفاهیم و کار با رایانه مطرح است که مرور آنها کاستی نظامهای آموزش عمومی را آشکار می‌کند. اجازه بدهید از کشور خودمان شروع کنیم. اول اینکه آموزش تئوریک و بی‌پشتوانه عملی چنین مسائلی، فرق چندانی با حفظ تاریخ یا جغرافیای مجمع‌الجزایر سلیمان ندارد. چه که تنها برای نمره گرفتن در شب امتحان به خاطر سپرده می‌شود و فردای روز آزمون چیزی از آن در ذهن نمی‌ماند. باید توجه داشت که مهمترین هدف هر نوع آموزش عمومی از جمله آموزش کار با رایانه آن است که مهارتی را در فرد تحت آموزش ایجاد کند یا ارتقاء دهد. اگر موضوع فقط نمره‌ای در کارنامه است می‌توان با حذف آن ماده درسی در بودجه آموزشی کشور صرفه‌جویی کرد.

صحبت از بودجه آموزشی کشور شد. به اعتقاد نویسنده هر قدر که آموزش عالی یا اگر دقیق‌تر بگوییم مدارک حاصل از آن برای عموم مردم و مدیران اهمیت دارد، در مقابل آموزش عمومی و نتیجه حاصل از آن برای مدیران و بویژه مردم کم اهمیت است. به نظر می‌رسد پدران و مادران دانش‌آموزان، مدرسه رفتن را برای این مفید می‌دانند که بچه‌ها چند ساعتی از زیر دست و پایشان کنار روند تا آنها هم به کار روزانه خود برسند. در بهترین حالت والدین آموزش عمومی را راهی ناچار برای رسیدن به بهشت آموزش عالی می‌پندارند و اگر فرزندشان بتواند سالهای تحصیل در دوره عمومی را دوتا یکی و سه‌تا یکی طی کند به خود و به او می‌بالند.

نتیجه اینکه بودجه آموزش عمومی کشور همواره آب می‌رود و از شهرهای گمنام و دهات بزرگ دانشگاه می‌روید. مدرسه‌ها ساختمانهایی کهنه و زوار دررفته‌اند و اگر نوساز باشند بیشتر به زندان می‌مانند تا یک محیط آموزشی. رفتار با دانش‌آموزان – بخصوص در مقاطع پایین‌تر از دبیرستان – همچون رفتار با سربازان تحت آموزشهای دشوار است و آنها دائم باید به صف شوند و به دستور، فریاد بزنند. البته وضع دانشگاه‌ها هم خیلی بهتر نیست. به هر حال آنچه مهم است امکانات دانشگاه یا کیفیت آموزش عالی نبوده بلکه مدرک بوده یا عنوان حاصل از آن – که خیلی‌ها بی‌مدرک هم آن عناوین را به خود و به دیگران می‌بندند -. با این اوصاف خیلی جای تعجب نیست که از بودجه کاهنده نظام آموزش عمومی کشور آنقدر به آموزش رایانه نمی‌ماسد که سخت‌افزار حداقلی در اختیار این همه دانش‌آموز قرار بگیرد و به همان جغرافیای مجمع‌الجزایر سلیمان بسنده خواهد شد. بگذریم.

در میان کشورهای در حال توسعه دیگر شاید بتوان هند و برزیل را به عنوان دو نمونه موفق نام برد. این دو کشور که هیچ کدام ثروتمند نیستند با برنامه‌ریزی مناسب و تامین حداقلهای لازم جهش خوبی در پرورش استعدادهای برنامه‌نویسی برای رایانه داشته‌اند. توجه می‌فرمایید که این موضوع لزوماً مترادف با آموزش عمومی کار با رایانه نیست و بیشتر انگاره‌ای اقتصادی است تا باوری اجتماعی.

و اما کشورهای توسعه یافته. مایه تعجب است که حتی در این کشورها که هم آموزش عمومی را جدی می‌گیرند و هم امکانات لازم در اختیار معلمین و دانش‌آموزان قرار می‌دهند، هنوز درک عمیقی از رایانه وجود ندارد. می‌توان حدس زد که دلیل آن نگاه بسته‌بندی شده به همه چیز است. به نظر می‌رسد در این جوامع، رایانه نیز خاصیت یکبار مصرف دارد. به شخصه غیر از متخصصین از کسی در این جوامع نشنیده‌ام که اجزای رایانه‌اش را خود سرهم یا حتی انتخاب کرده باشد. اگر Laptop نخواهند و در پی Desktop باشند، بیشتر یک بسته آماده با گارانتی و پشتیبانی از برندی(Brand) معروف می‌خرند و سال دیگر دور می‌اندازند و یکی جدیدترش را سفارش می‌دهند. این البته مدلی آمریکایی است و در اروپا قاعدتاً طول عمر بسته طولانی‌تر است. نه چون باور دیگری حاکم است بلکه پول به خاصه خرجی هر ساله نمی‌رسد. در مورد نرم‌افزار هم که قبلاً نوشته‌ام.

در نتیجه منهای کشوری چون کشور ما که اصولاً بحث آموزش عمومی منتفی است، در کشورهای در حال توسعه مدل آموزشی بیشتر متوجه منافع اقتصادی است و در کشورهای توسعه یافته نیز روش استفاده از کالا بر نوع آموزش عمومی تاثیر می‌گذارد و از رسوخ آن به مفاهیم عمیق‌تر جلوگیری می‌کند.

به نظر می‌رسد با توجه به اهمیت روز افزون آشنایی با مفاهیم و آموزش کار با رایانه در دنیای امروز لازم است تغییراتی در سیستم آموزش عمومی کشورهای گوناگون داده شود:
۱/ با توجه به دوره‌های ۱۰ تا ۱۲ ساله آموزش عمومی لازم است آشنایی با رایانه در دوره طولانی‌تری صورت بگیرد تا هم به تعمیق درک مفاهیم کمک شود و هم دانش‌آموزان زمان بیشتری برای تمرین عملی آموخته‌های خود داشته باشند.
۲/ نگاه به آموزش این مفاهیم بیش از آنکه نگاهی منفعت طلبانه – حتی در بعد ملی آن – باشد، باید معطوف به منافع اجتماعی آشنایی عموم با رایانه گردد.
۳/ نوع آموزش متوجه محصولات بسته‌بندی شده، چه سخت‌افزای و چه نرم‌افزای نباشد تا امکان عمیق شدن مفاهیم و کاربردها در بین افراد آموزش دیده حداکثر شود.
همچنان که جور کردن قطعات سخت‌افزاری فهم کارآموزان را از رایانه عینی‌تر می‌کند، استفاده از نرم‌افزارهای آزاد و بازمتن هم گزینه خوبی برای رسیدن به این هدف در بخش نرم‌افزار است.

ریچارد استالمن چهار دلیل برای الزامی بودن استفاده از نرم‌افزار آزاد در مدارس برمی‌شمارد. این دلایل، به ترتیب از سطحی‌ترین تا عمیق‌ترین عبارتند از:
۱/ صرفه‌جویی مالی؛ از آنجایی که هزینه مجوزهای نرم‌افزاری مشکل بزرگی برای مدارس است که هرگز پول کافی ندارند، نرم‌افزارهای آزاد گزینه مناسبی برای صرفه‌جویی مالی‌اند. مایکروسافت نسخه‌های اهدایی ویندوز بصورت مجانی در اختیار مدارس می‌گذارد. اما پذیرفتن چنین نرم‌افزارهایی مثل پذیرفتن بسته‌های اهدایی سیگار به مدارس است. این برنامه‌ای است برای معتاد کردن بچه‌ها.
۲/ آموزش استفاده از نرم‌افزارهای آزاد به افراد؛ اگر مدارس استفاده از نرم‌افزارهای غیر آزاد را به افراد جامعه آموزش دهند، آن جامعه مجبور به پرداخت هزینه زیادی به چند شرکت ثروتمند خارجی خواهد بود. بنابراین مدارس باید شیوه‌ای از زندگی را به افراد آموزش دهند که به سلامت جامعه‌شان کمک کند. تمرین استفاده از نرم‌افزار آزاد بخشی از این شیوه زندگی است. البته شرکتهای توزیع کننده نرم‌افزارهای انحصاری هم این موضوع را بخوبی درک می‌کنند و به همین دلیل است که نرم‌افزارهای مجانی به مدارس اهدا می‌کنند تا دانش‌آموزان با این نرم‌افزارها تمرین کنند و به آنها معتاد شوند.
۳/ کیفیت آموزش؛ نرم‌افزارهای غیرآزاد مانع و مخالف آموزش‌اند. حرف آنها این است: «شما اجازه آموختن ندارید.» چون همه چیز در این نرم‌افزارها سرّی است. بعضی دانش‌آموزان در دوران نوجوانی علاقمندند که در مورد ماشین‌ها و نرم‌افزارها همه چیز را بدانند. و این‌ها همان‌هایی هستند که در آینده برنامه‌نویسان بزرگی خواهند شد. تنها کار لازم برای اینکه امکان رشد به آنها داده شود این است که نرم‌افزار آزاد در اختیارشان بگذاریم. چرا که هر چه را که بخواهند می‌توانند یاد بگیرند. همه چیز شفاف است و هیچ سرّی در کار نیست. کد منبع برنامه‌ها در دسترس همه هست. با این روش افراد امکان آموزش یافتن و خبره شدن در برنامه‌نویسی را می‌یابند و می‌توانند در آینده در همین زمینه برای خود شغلی پیدا کنند.
۴/ آموزش توجه و کمک به دیگران؛ اما مهمترین یا اساسی‌ترین دلیل لزوم استفاده و آموزش نرم‌افزار آزاد در مدارس وظیفه‌ای است که آموزش عمومی فرای آموختن دروس و مهارتها به افراد باید به انجام رساند. و آن آموختن لزوم توجه به نیاز دیگران و کمک به آنهاست. بنابراین در مدارس باید به بچه‌ها وقتی که برای اولین بار وارد کلاس می‌شوند گفته شود که اگر نرم‌افزار با خود در مدرسه دارید نباید آن را مختص به خود کنید. اگر همکلاسیهایتان آن نرم‌افزار را از شما خواستند باید یک کپی به آنها بدهید. البته مدارس این آموزش را با روشهای خود منتقل می کنند. چنین مدلی از آموزش عادات خوبی در زندگی افراد پدید می‌آورد. عادت سهیم شدن با دیگران.

تمامی مطالب و مقالات این سایت تحت مجوز GNU FDL قرار دارند. بنابراین کپی و ایجاد تغییر در آنها مطابق شرایط این مجوز آزاد می‌باشد.