گنو/لینوکس ویندوز نیست! (قسمت اول)(1231 مجموع کلمات موجود در متن) (6494 بار مطالعه شده است) گنو/لینوکس
ویندوز نیست (قسمت اول)!
این
مقاله ممکن است بیشتر برای کاربران
تازهکاری سودمند باشد که به تازگی از
ویندوز مهاجرت کرده و مشکلاتی دارند.
مهاجرت
باعث ایجاد مشکلات فراوانی برای بسیاری
از کاربران میشود و به همین دلیل هم هست
که این مقاله نوشته شده.
از
آنجایی که بسیاری از مشکلات از یک مشکل
ناشی میشوند، این مقاله به چند بخش مجزا
که در مورد این مشکلات بحث میکند، تقسیم
شده است.
برای
راحتی، سیستم عامل گنو/لینوکس
و نرمافزارهای بازمتن در این مقاله
لینوکس اطلاق شده است.
مشکل
شماره ۱:
لینوکس
کاملا شبیه ویندوز نیست تعداد
زیادی از کاربران پس از مهاجرت، از این
شکایت دارند.
آنها
انتظار دارند تا نســخهای آزاد و بــازمتن
از ویندوز را ببینند [۱].
خیلی
از اوقات انها میگویند چنین چیزی از
کاربران باغیرت لینوکس انتظار داشتهاند.
هرچند
این آرزوی مهملی بیش نیست.
دلایلی
که مردم از لینوکس استفاده میکنند،
بسیار متغییر است، ولی تمامی این دلایل
حول یک مسئله میچرخد.
آنها
انتظار دارند تا لینوکس بهتر از ویندوز
باشد.
موارد
عمومی مقیاس این امر عبارتند از هزینه،
انتخاب، سرعت و امنیت.
چیزهای
دیگری هم هست ولی هر کاربر ویندوزی که
لینوکس را آزمایش میکند، امیدوار است
تا چیز بهتری از آنچه دارد نصیبش شود.
و
مشکل از همینجاست.
این
ممکن نیست که چیزی از چیزی بهتر باشد در
حالی که کاملا یکسان با آن چیز دیگر باقی
بماند!
یک
کپی کامل ممکن است مشابه باشد، ولی قطعا
هیچوقت بهتر نیست.
هنگامی
که میخواهید لینوکس را آزمایش کنید،
بجای امید داشتن به بهتر بودن، امید داشته
باشید که متفاوت باشد.
بسیاری
این حقیقت را نادیده میگیرند و هر تفاوت
بین لینوکس و ویندوز را به عنوان اشکال
لینوکس در نظر میگیرند.
به
عنوان یک مثال ساده، ارتقاء راهاندازهای
سختافزاری را در نظر بگیرید.
در
ویندوز باید به سایت تولید کننده مراجعه
کرده و نسخه جدید راهانداز را دریافت و
نصب نمایید، درحالی که در لینوکس باید
هسته را ارتقاء دهید.
این
به این معناست که یکبار ارتقاء هسته تمامی
راهاندازهای جدید را برای کامپیوتر شما
فراهم میکند، درحالی که بر روی ویندوز
شما مجبور هستید تا به تک تک سایتهای
سازندههای سختافزار رجوع کرده و
راهاندازها را جداگانه بهروز نمایید.
این
مسئله در لینوکس به این بدی نیست در حالی
که کاربران ویندوز از آن شکایت میکنند،
دلیل آن هم این است که این مشابه چیزی نیست
که قبلا انرا انجام میدادند.
یا
یک مثال قابل درکتر، فایرفاکس:
یکی
از بزرگترین موفقیتهای نرمافزارهای
بازمتن.
مرورگری
که دنیا را چون طوفانی تکان داد.
آیا
با ایجاد چیزی کاملا مشابه یا IE
میتوانست
به این درجه از موفقیت دست یابد؟
مطمئنا
نــه.
چــرا؟
چـون از IE
بهتــر
بــود و بهتر بود زیرا که از آن متفاوت
بود!
این
مرورگر دارای قابلیتهایی نظیر tabbed
browsing،
چوبالفهای زنده، نوار چستجوی توکار،
پشتیبانی از PNG،
ضمائم قابل اضافه شدن و چیزهای جالب دیگر
بود.
جستجوگر
توکار آن بر روی یک میله در پایین پنجره
گنجانده شده بود که همزمان با تایپ، عمل
جستجو را هم انجام میداد.
در
حالی که IE
قابلیت
مرور با tabهای
مختـلف را نــداشت، از RSS
پشتـیبانی
نمیکــرد، بــرای استــفاده از نوار
جستجوی توکار باید نرمافزارهای دیگری
نصب میکردید و یک پنجره جستجو که برای
شروع جستجو و پاک کردن پیغام پیدا نشد
نیاز به کلیک روی دگمههای OK
داشت.
نمونهای
واضح و مستدل از نرمافزار بازمتنی که
برای بهتر بودن به این موفقیت رسید و این
بهتر بودن را مدیون متفاوت بودن بود.
اگر
فایرفاکس کاملا مشابه IE
بود،
در گمنامی محو میشد و همین اتفاق در
صورتی که لینوکس مشابه ویندوز بود میافتاد.
بنابراین
راهحل مشکل شماره۱:
اگر
لینوکس کاملا آشنا و یکسان با آن چیزی بود
که قبلا داشتید و انجام میدادید، نه
جدید بود و نه بهتر!
به
جایی که چیزها در آن متفاوت هستند خوشآمد
بگویید!
به
این دلیل که تنها در اینجاست که آنها
میتوانند بخت درخشیدن داشته باشند!
مشکل
شماره ۲:
لینوکس
خیلی از ویندوز متفاوت است مشکل
دوم وقتی ناشی میشود که مردم از پیش
انتظار دارند که لینوکس از ویندوز متفاوت
باشد، ولی بعدا پی میبرند که برخی از
این تفاوتها نسبت به چیزی که دوست دارند،
بیش از حد افراطی است.
یکی
از بارزترین مثالهای این مشکل وجود
تعداد زیادی انتخاب برای کاربران لینوکسی
است.
درحالی
که یک کاربر ویندوز ابزارهایی مانند
Wordpad،
سرویسگیرنده پست الکترونیکی Outlook
Express و
مرورگر IE
را
از پیش نصب شده دارد، یک کاربر لینوکسی
بجز وجود صدا توزیع مختلف برای انتخاب،
میزکارهایی مانند GNOME،
KDE،
فلوکسباکس و...
به
همراه ویرایشگرهای متنی مانند vim،
Emacs،
Kate
و...
و
مرورگرهایی مثل فایرفاکس، کانکرر، اپرا
و موزیلا و به همین ترتیب و فراوان داراست.
کاربران
ویندوزی عادت به این همه انتخاب ندارند!
فقط
میخواهند نصب کنند و کارهایشان را انجام
دهند.
به
همین علت است که سوالات کاربران عصبانی
ویندوزی که میپرسند:
دلیل
وجود این همه انتخاب چیست؟ بسیار رایج
است.
آیا
واقعا لینوکس مجبور است تا این همه از
ویندوز متفاوت باشد؟ به هر حال هردو سیستم
عامل هستند و یک کار مشابه را انجام
میدهند.
کامپیوتر
را روشن میکنند و امکاناتی را فراهم
میکنند تا بتوانید برنامههای کاربردی
را روی آن اجرا کنید.
به
هر حال آنها باید کمابیش مشابه باشند.
بهتر
است از دید دیگری ببینیم:
به
بیرون قدم بزنید و تمامی ماشینهای مختلفی
را که بر روی جاده در حال حرکت هستند را
ببینید.
تمامی
ماشینها یتقریبا به منظور یک هدف یکسان
طراحی شدهاند:
تا
بتوانند شما را از روی جاده از نقطه الف
به نقطه ب ببرند.
به
تنوع آنها در طراحیهایشان توجه کنید.
شاید
فکر کنید که تفاوتهای ماشینهای مختلف
چندان زیاد نیست:
همه
آنها فرمان دارند، پدال دارند، یک دسته
دنده، ترمز دستی، در و پنجره و باک بنزین
از دیگر اجزای آنهاست.
اگر
بتوانید یک ماشین را برانید، هر ماشینی
را میتوانید برانید!
کاملا
درست است!
ولی
برخی از مردم بجای ماشین، از موتورسیکلت
استفاده میکنند.
سوئیچ
کردن از یک نسخه از ویندوز به نسخه دیگر
همانند سوئیچ کردن از یک ماشین به ماشین
دیگری است.
از
ویندوز ۹۵ به ۹۸ به راستی تفاوتی ایجاد
نکرد، در مورد ویندوز XP
تفاوتها
بیشتر بودند، ولی جدی نبودند.
ولی
سوئیچ کردن از ویندوز به لینوکس مانند
سوئیچ کردن از ماشین به موتورسیکلت است.
هر
دو آنها سیستمعامل /
وسیله
نقلیه هستند، هر دو از سختافزار /
جادههای
یکسان استفاده میکنند، هر دو محیطی برای
اجرا کردن برنامهها /
جابجا
کردن شما از محیط الف به ب، ایجاد میکنند.
ولی
این کارها را از روش کاملا متفاوتی انجام
میدهند.
ویندوز
/
ماشین
از ویروس /
دزد
در امان نیست مگر آنکه شما یک ضد ویروس
نصب کنید /
درهای
آنرا قفل کنید.
لینوکس
/
موتور
سیکلتها، ویروس /
در
ندارند، بنابراین بدون نیاز به نصب ضد
ویروس /
قفل
کردن در، ایمن هستند.
و
یا جور دیگر ببینیم:
لینوکس
/
ماشینها،
از پایه برای چندین کاربر /
حمل
چند مسافر طراحی شده بودند، در حالی که
ویندوز /
موتورسیکلت
برای حمل یک مسافر طراحی شده بود.
هر
کاربر ویندوز /
راکب
موتورسیکلت، عادت دارد تا همیشه کنترل
کامل کامپیوتر خود را در اختیار داشته
باشد.
یک
کاربر لینوکس /
مسافر
ماشین، تنها هنگامی کنترل کامل کامپیوتر
را بر عهده دارد که با کاربر ریشه وارد
شده /
روی
صندلی راننده نشسته باشد.
دو
راه متفاوت برای رسیدن به یک هدف مشابه.
آنها
از نظر اصولی با هم متفاوتند و هریک نقاط
ضعف و قدرد خود را دارا هستند.
یک
ماشین برنده حتمی حمل یک خانواده و تعداد
زیادی بار از نقطه الف به ب است، صندلی و
فضای بار بیشتری دارد.
موتور
سیکلت برنده اصلی جابجایی یک مسافر از
نقطه الف به ب است که هم کمتر تحت تاثیر
شلوغی قرار میگیرد و سوخت کمتری هم مصرف
میکند.
تعداد
زیادی از موارد وجود دارد که با سوئیچ بین
موتور سیکلت و ماشین تغییر نمیکنند.
شما
باید سوخت را باک بریزید، باید از همان
جادهها استفاده کنید، باید به چراغهای
راهنمایی و علائم توقف توجه کنید، باید
قبل از پیچیدن علامت دهید و همان محدودیتهای
سرعت را نیز باید رعایت کنید.
با
این حال تعداد زیادی تغییر هم وجود دارد.
رانندههای
ماشین مجبور به استفاده از کلاه ایمنی
نیستند، موتورسیکلت سوارها هم کمربند
ایمنی نمیبندند.
رانندههای
ماشین با استفاده از فرمان دایرهای شکل
گردش میکنند و رانندههای موتورسیکلت
با استفاده از فرمان و خم شدن.
رانندههای
ماشین با استفاده از پدال پایی گاز میدهند
و رانندههای موتورسیکلت با استفاده از
پیچاندن دسته گاز.
اگر
یک راننده موتورسیکلت هم بخواهد با خم
شدن روی فرمان دور بزند، حتما دچار مشکل
خواهد شد.
کاربران
ویندوز هم اگر بخواهند از تجارب قبلی خود
برای کار کردن با لینوکس استفاده کنند،
دچار مشکلات زیادی خواهند شد.
تجربه
ثابت کرده کاربران پیشرفته ویندوز در
لینوکس مشکلات بیشتری دارند تا کاربرانی
که به صورت معمولی و نه چندان پیشرفته با
کامپیوتر کار میکنند.
عموما
هم بسیاری از پستهای با عنوان «لینوکس
برای میزکار آماده نیست»
هم
از سمت این کاربران است که دلیل میآورند
اگر ما نتوانستهایم به لینوکس سوئیچ
کنیم، حتما کاربران کم تجربهتر هم
نخواهند توانست.
در
حالی که در عمل واقعیت عکس این را نشان
میدهد.
بنابراین
راهحل مشکل شماره ۲:
فرض
نکنید که اگر در ویندوز چــیز زیادی
بــلدید، در لــینوکس هــم یــک کـــاربر
حرفهای هستید.
هروقت
با لینوکس شروع به کار کردید، باز یک
تازهکار هستید.
ترجمه:
آلن
باغومیان -
alan@technotux.org
PDF Version
منبع:
[۱] http://linux.oneandoneis2.com/LNW.htm
مراجع:
[۱] http://www.reactos.com
|